جدول جو
جدول جو

معنی پر کش - جستجوی لغت در جدول جو

پر کش
بسیار
تصویری از پر کش
تصویر پر کش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پارسی تازی گشته زرکش گلابتون دوزی دیبای زرکشی شده آنکه تارهای زر به پارچه کشد کسی که گلابتون سازد، پارچه ای که تارهای زر در آن کشیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر کم
تصویر پر کم
بیکار و ناچیز و از کار افتاده: (مور که پریافت نه پر کم بود پر زدنش ز آن سوی عالم بود) (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پل کش
تصویر پل کش
بیل پهن با دستۀ چوبی که ریسمانی به آن می بندند و یک نفر دسته را می گیرد و یک نفر سر ریسمان را و با آن زمین شیار کرده را پل کشی می کنند، گراز، بنکن، بنگن، فه، کتر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پر کشیدن
تصویر پر کشیدن
پر باز کردن، پرواز کردن
فرهنگ فارسی عمید